شهرداری الیگودرز

www.AligoudarzCity.ir

اقرا باسم ربك الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربك الاكرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.»

تاریخ 1348/10/11 | پرینت

اقرا باسم ربك الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربك الاكرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.»

 بعثت‏» انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهى، فساد و تباهى است. و سزاوار منت‏گذارى خداوند و در بردارنده حكمت و تربیت است. 


بعثت‏» انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهى، فساد و تباهى است. و سزاوار منت‏گذارى خداوند و در بردارنده حكمت و تربیت است. بحث درباره آن گسترده، عمیق و از زوایاى مختلف قابل بررسى است.در این نوشتار به مباحثی از جمله آغاز بعثت، نخستین آیات نازل شده، منت گذاری خدا برای بعثت و فلسفه و اهداف بعثت می پردازیم.

آغاز بعثت

سرآغاز تاریخ اسلام از روزى شروع مى‏شود كه پیامبراسلام صلى الله علیه و آله در خلوت محبوب، در دل غارى كه در دامن كوهى در شمال مكه بود، صدایى شنید:

«یا محمد اقرا» ; اى محمد! بخوان! (او شگفت زده) گفت: چه بخوانم؟ گفت: اى محمد!

«اقرا باسم ربك الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربك الاكرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.» (علق/آیات5-1)

بخوان به نام پروردگارت كه (جهان را) آفرید. همان كه انسان را از خون بسته‏اى خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمى‏دانست، یاد داد. (1)

جبرئیل به حضرت محمد(ص) فرمود:

«ارسلنى الله الیك لیتخذك رسولا» (2)

خداوند مرا به سوى تو فرستاده است، تا تو را پیامبر این امت قرار دهم.

حضرت محمد(ص) هرساله مدتى به كوه «حرا» (3)مى‏رفت و به عبادت و راز و نیاز و تفكر مى‏پرداخت تا این كه روزى فرشته‏اى به او گفت: اى محمد! بخوان! محمد(ص) گفت: چه بخوانم؟ فرشته آیات آغازین سوره علق را بر وى قرائت كرد و پیامبر(ص) نیز آن‏ها را خواند. (4)

آغاز بعثت رسول خدا صلى الله علیه و آله چه زمانى است؟ دیدگاه معروف و مورد اتفاق شیعه امامیه، 27 رجب است. اما در میان دانشمندان اهل‏سنت، در زمان دقیق آن اختلاف زیادى است. برخى از اهل ‏سنت مبعث را در رمضان و برخى دیگر در ربیع الاول دانسته‏اند. در مورد روز مبعث نظرهاى متفاوتى ارائه شده است:

الف) 17 رمضان: طبرى در تاریخ الرسل و الملوك و ابن سعد در طبقات الكبرى(5)به این قول اشاره نموده‏اند.

ب) 18 رمضان: ابن اثیر در الكامل فى التاریخ (6)این دیدگاه را به ابوقلابه عبدالله بن زید جرمى - از محدثان اهل سنت - نسبت داده و طبرى (7)نیز بدان اشاره نموده است.

ج) 19 رمضان: ابن اثیر به این دیدگاه نیز اشاره نموده است. (8)

د)20 رمضان: یعقوبى در تاریخ خود روایت كرده است كه ده روز مانده به آخر رمضان، در روز جمعه پیامبر(ص)مبعوث شد. (9)

اقرا باسم ربك الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربك الاكرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم.»

نخستین آیات

هماهنگى آغاز بعثت ‏با نازل شدن نخستین آیات قرآن كریم، باعث ‏شده است تا مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حدیث ‏به بررسى و تعیین نخستین آیات نازل شده برپیامبر(ص) بپردازند. دیدگاه‏هایى در این باره وجود دارد كه مهم‏ترین آن‏ها عبارتند از:

1- پنج آیه نخست ‏سوره علق.

2- سوره فاتحة الكتاب.(10)

3- سوره مدثر. (11)

دیدگاه نخست پرطرفدارترین دیدگاه در میان مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و حدیث مى باشد. از میان مورخان; مسعودى (12)، ابن‏هشام(13)، ابن‏اثیر (14)، طبرى(15)، و یعقوبى در كتاب‏هاى خود و از میان مفسران شیعه، صاحبان تفاسیر: تبیان، مجمع البیان، المیزان، نمونه و از میان مفسران اهل‏سنت; صاحبان تفاسیر: طبرى (كه حدود یازده روایت در این باره ذكر مى‏كند.) ، درالمنثور، انوارالتنزیل و اسرارالتاویل (معروف به تفسیر بیضاوى) و تفسیرالقرآن العظیم جزو طرفداران این نظریه هستند.

از میان كتاب‏هاى علوم قرآنى مى‏توان به «الاتقان(16)» ، «التمهید فى‏علوم القرآن(197)» ، «البرهان(18)» ، و... اشاره نمود.

براساس روایات رسیده از امامان معصوم علیهم السلام آیات آغازین سوره علق را نخستین آیات نازل شده در غار حرا مى‏دانند. امام صادق علیه السلام مى‏فرماید: «اول ما نزل على رسول الله صلى الله علیه و آله بسم الله الرحمن الرحیم، اقرا باسم ربك...» (19); نخستین آیاتی كه بر رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شد، «...اقرا باسم ربك...» بود.

امام هادى علیه السلام نیز فرمود: جبرئیل به محمد صلى الله علیه و آله گفت:

«اقرا قال: و ما اقرا قال: اقرا باسم ربك الذى خلق.» (20)

طبرى (21)از علماى اهل سنت در تفسیر خود، 11 روایت و سیوطى(22)15 روایت نقل مى‏كند، مبنى براین كه در آغاز بعثت نخستین آیات سوره علق بر پیامبر صلى الله علیه و آله نازل شده است.

طرفداران دیدگاه دوم اندك است. صریح‏ترین كسى كه در این زمینه سخن گفته، «زمخشرى‏» در تفسیر «كشاف‏» (23)است.

دیدگاه سوم روایتى است كه از جابر (24)نقل شده است. اگرچه هركدام از این دو دیدگاه ممكن است طرفداران اندكى نیز داشته باشند، اما در برابر سیل نظریات مورخان، مفسران و دانشمندان علوم قرآنى و نیز روایات فراوانى كه به برخى از آن‏ها اشاره شد و نیز ادعاى اجماع امت مسلمانرا به سادگى نمى‏توان رها كرد و از كنار آن گذشت.

بعثت و منت

در نفس انسان نیازها و غرایز گوناگونى قرار داده شده است كه همگى طالب ارضا و هدایت صحیح هستند. خداوند متعال براى هدایت انسان، بهترین ابزار را در اختیار او قرار داده و امكانات متعددى به او عطا كرده است، تا هم بتواند نیروى خود را صرف ارضاى نفسانیات كند و هم با امكانات و نیروى داده شده،بر خواهش‏هاى نفسانىغلبه کند و كشش‏هاى درونى را تحت نظم و ضابطه در آورد. دو راهنما نیز در اختیار او قرار داده است تا حق را از باطل و سره را از ناسره متمایز كند; یكى در درون انسان كه عقل است  و دیگرى پیامبران الهى كه این راهنما از طریق وحى براى انسان فرستاده مى‏شود تا تمام رفتارها را به انسان بیاموزد و حدود و مقررات آن را نیز روشن نماید، چون عقل داراى خطا و نقصان است. برترین هادى، آن است كه داراى مقام عصمت و مرتبط با وحى باشد، تنها راه آن، بعثت است. پس بعثت‏ بزرگ ترین نعمت ‏خداوند بربشراست و جا دارد كه خداوند براین نعمت منت گذارد و این احسان و نیكویى را به رخ آنان بكشد، چنان كه مى‏فرماید:

«لقد من الله على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزكیهم و یعلمهم الكتاب و الحكمة و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبین‏»(آل عمران/ 164)

خداوند برمؤمنان منت نهاد (نعمت ‏بزرگى بخشید)، هنگامى كه درمیان آن‏ها پیامبرى از خودشان برانگیخت كه آیات او را برآن‏ها بخواند و آن‏ها را پاك كند و كتاب و حكمت ‏بیاموزد و البته پیش از آن در گمراهى آشكار بودند.

خداوند در آیه فوق به خاطر بعثت پیامبراسلام صلى الله علیه و آله برمؤمنان منت مى‏نهد و این نعمت ‏بزرگ و معنوى را به رخ آنان مى‏كشد.

ممكن است كسى تصور كند كه منت گذارى، كار صحیحى نیست، چرا خداوند در این جا منت مى‏گذارد؟ مگر بعثت چه ویژگى هایى دارد و هدف از آن چیست؟

واژه منت از «من‏» به معناى چیزى است كه با آن وزن مى‏كنند (سنگ كیلو) . و نیز به معناى نعمت ‏سنگین و باعظمت نیز به كار مى‏رود. بنابراین هر نعمت ‏سنگین و گرانبهایى را منت گویند. كاربرد این واژه دو گونه است: قولى و فعلى(25).

اگر كسى عملا نعمت ‏بزرگى به دیگرى بدهد، این همان منت عملى است كه بیشتر در مسائل تربیتى و هدایتى و معنوى كاربرد دارد و پسندیده و ارزنده است. كه برخى گفته‏اند: این منت مختص به خداى متعال است. اگر كسى كار كوچك خود را با سخن گفتن بخواهد به رخ دیگرى بكشد و آن را بزرگ جلوه دهد، كارى است ‏بسیار زشت، كه این از منت‏هاى بشرى است. در نتیجه، منت‏گذارى بربخشیدن نعمت‏هاى بزرگ كه از جمله آن‏ها نعمت رسالت است، منتى زیباست و «من الله‏» یعنى انعم الله، خداوند نعمت ‏بزرگى بخشید و در اختیار مؤمنان قرار داد. چنان كه در جاى دیگر خداوند به خاطر هدایت كردن انسان‏ها به ایمان، بر آن‏ها منت مى‏گذارد. «بل الله یمن علیكم ان هداكم للایمان‏».(حجرات/17 )

اگر مسلمانان به خاطر پذیرفتن اسلام، مشكلات و خسارت‏هاى زیادى متحمل شده‏اند، نباید فراموش كنند كه خداوند بزرگ‏ ترین نعمت را در اختیار آن‏ها گذاشته و پیامبرى مبعوث كرد تا انسان‏ها را تربیت كند و از گمراهى‏ها باز دارد. بنابراین هر اندازه براى حفظ این نعمت ‏بزرگ تلاش و كوشش شود و هر بهایى پرداخته شود، بازهم ناچیز است. (26)

فلسفه و اهداف بعثت

پس از قرن‏ها تحقیق و بررسى درباره مسائل دینى، هنوز پرده از اسرار بسیارى از آن‏ها برداشته نشده است، كه از جمله آن‏ها اسرار نهفته نبوت و بعثت است،اگرچه از ظواهر آیات قرآن مى‏توان استفاده كرد كه بعثت پیامبران الهى، به ویژه پیامبراسلام صلى الله علیه و آله داراى اهدافى مى‏باشد كه بیان خواهد شد و تنها در آیه مورد بحث كه خداوند بر مؤمنان منت گذارده است، به سه برنامه از مهم‏ترین آن‏ها اشاره شده است:

«یتلوا علیهم آیاته و یزكیهم و یعلمهم الكتاب و الحكمة‏»

1- تلاوت آیات الهى

«یتلوا» از واژه «تلاوت‏» به معناى پى‏درپى آوردن، پیروى كردن و خواندن با نظم است، (27)كه شامل پیروى كردن در حكم وخواندن منظم آیات الهى همراه باتدبر نیز مى‏شود، گویا تلاوت كننده از آیات پیروى كرده یا حروف و كلمات را در پى یكدیگر قرار داده است. پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله با خواندن آیات پروردگار و آشنا ساختن گوش دل و افكار مردم با این آیات، آن‏ها را آماده تربیت مى‏نماید، كه مقدمه تعلیم و تربیت است.

2- تربیت

یكى از مهم‏ترین برنامه‏هاى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله تربیت انسان‏هاست. تربیت ‏به معناى فراهم كردن زمینه‏ها و عوامل براى به فعلیت رساندن و شكوفا نمودن استعدادهاى انسان در جهت مطلوب است.او باید زمینه‏ها را براى انسان‏ها آماده كند تا از نظر عملى بهترین رابطه را با خداى خود (عبادات)، با هم نوع خود (عقود و ایقاعات)، با قوانین و مقررات اجتماعى (حكومت و سیاسات)، با خانواده خود (حقوق خانوادگى) و با نفس خود (اخلاق و تهذیب نفس) داشته باشند، تا بتوانند مسجود فرشتگان قرار گیرند. پیامبر صلى الله علیه و آله منجى بشریت است. یكى از دانشمندان فرانسوى مى‏گوید: «بزرگ‏ترین قانون اصلاح و تعلیم و تربیت همان حقایقى است كه به نام وحى، قسمت ‏به قسمت ‏بر محمد صلى الله علیه و آله نازل شده و امروز به نام قرآن در بین بشراست.» (28)

پیامبراسلام صلى الله علیه و آله در مدتى كوتاه، انسان هایى بزرگ، مانند على علیه السلام، زهرا علیها السلام، سلمان فارسى، ابوذر، مقداد و... را تربیت كرد. حضرت محمد صلى الله علیه و آله كاشف معدن‏هاى نهفته انسانیت ‏بود. زیرا «الناس معادن كمعادن الذهب و الفضه‏»، مردم مانند معدن‏هاى طلا و نقره هستند.

انسان داراى استعدادهاى نهفته است كه براى بهره ‏ورى صحیحباید آنها را کشف کردتا به ارزش حقیقى خود دست ‏یابند.

كلمه «یزكیهم‏» از ماده «زكوة‏» و زكآء» به معناى رشد و زیادى است (29)، كه در این‏جا به معناى تربیت و پاكسازى است و شامل پاك شدن از آلودگى‏هاى اعتقادى، اخلاقى و رفتارى مى‏باشد. اگرچه واژه تربیت ازماده «ربو» به معناى افزایش و نمو است، اما در قرآن كریم مفهوم تهذیب نفس با واژه تزكیه آمده است:

«قد افلح من زكیها»)شمس/8)

«قد افلح من تزكى‏»(اعلی/14)

«رستگار شد كسى كه خود را تزكیه كرد.»

واژه تربیت در قرآن در جنبه‏هاى جسمانى و مادى به كار رفته است، نظیر:

«الم نربك فینا ولیدا»(شعراء/18)

«آیا در دوران كودكى تو را در میان جمع خود تربیت نكردیم؟»

كه سخن فرعون است كه خود را مربى موسى معرفى مى‏كند، یعنى از نظر جسمانى و امكانات مادى تو را بزرگ كردم. اهمیت اخلاق و تزكیه نفس بركسى پوشیده نیست. جوامع مختلف به آن نیازمندند، زیرا تنها راه نجات از گمراهى‏ها، فسادها، جهل، جنگ و خونریزى‏ها و... در پرتو اخلاق صحیح و آراسته شدن به ارزش‏ها و مكارم اخلاقى است. پیامبراسلام صلى الله علیه وآله‏ هدف از بعثت ‏خود را كامل كردن مكارم اخلاق بیان كرده است:

«بعثت لاتمم مكارم الاخلاق‏» (30)من براى كامل‏كردن فضایل اخلاقى مبعوث شده‏ام.

یكى از دانشمندان فرانسوى مى‏گوید: «اى محمد! اى آورنده قرآن! كجایى؟ بیا و دست ما را بگیر و به باغ و صحرا و چمن و به هر جایى كه خواهى ببر. تو اگر ما را به میان دریا ببرى، خواهیم رفت، زیرا تو عالم به حیات و زندگى ما هستى!» (31

تهیه وتنظیم: روابط عمومی شهرداری الیگودرز (منبع تبیان)