شناخت مختصرى از زندگانى امام حسن(ع)...سالروز ولادت امام حسن مجتبی(ع)
«حسن بن على» داراى امتیازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او
شخصیتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، سخى و بخشنده، و مورد ستایش مردم بود.
ای مولود خجسته رمضان! ای بدر تمام ماه خدا! تو تنهاترین فرزند رمضانی و آسمان، در پیشگاه كرم و بخشش تو، با این همه ابرهای باران زایش، گمشده ای غریب بیش نیست. رسول رحمت، تو را بر شانه های خویش سوار می كرد و بر تو مباهات می نمود. تو ادامه محمد (ص) و كرانه علی (ع) هستی. تو امام مایی و ما مُرید و دلداده تو. و اینك در بهار شكفتن تو، در فصل خدا، بر خود از رهبری تو می بالیم و بر نامت كه زینت همه خوبی ها و نیكی هاست، افتخار می كنیم.
پیشواى دوم جهان تشیع كه نخستین میوه پیوند فرخنده على (ع) با دختر گرامى پیامبر اسلام (ص) بود، در نیمه ماه
رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.(1)
حسن بن على (ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درك نكرد زیرا او تقریباً هفت سال بیش نداشت كه پیامبر اسلام بدرود زندگى گفت. پس از درگذشت پیامبر (ص) تقریبا سى سال در كنار پدرش امیر مومنان (ع) قرار داشتو پس از شهادت على (ع) (در سال 40 هجرى) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده داشت
و در سال 50 هجرى با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن 48 سالگى به درجه شهادت رسید
فریادرس محرومان
در آیین اسلام، ثروتمندان، مسئولیت سنگینى در برابر مستمندان و تهیدستان اجتماع به عهده دارند و به حكم پیوندهاى عمیق معنوى و رشته هاى برادرى دینى كه در میان مسلمانان برقرار است، باید همواره در تأمین نیازمندیهاى محرومان اجتماع كوشا باشند. پیامبر اسلام (ص) و پیشوایان دینى ما، نه تنها سفارشهاى مؤكدى در این زمینه نموده اند، بلكه هر كدام در عصر خود، نمونه برجسته اى از انساندوستى و ضعیف نوازى به شمار می رفتند.
«سیوطى» در تاریخ خود می نویسد: «حسن بن على» داراى امتیازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او
شخصیتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، سخى و بخشنده، و مورد ستایش مردم بود.
پیشواى دوم، نه تنها از نظر علم، تقوى، زهد و عبادت، مقامى برگزیده و ممتاز داشت، بلكه از لحاظ بذل و بخشش و دستگیرى از بیچارگان و درماندگان نیز در عصر خود زبانزد خاص و عام بود. وجود گرامى آن حضرت آرام بخش دل هاى دردمند، پناهگاه مستمندان و تهیدستان، و نقطه امید درماندگان بود. هیچ فقیرى از در خانه آن حضرت دست خالى برنمى گشت.
هیچ آزرده دلى شرح پریشانى خود را نزد آن بزرگوار بازگو نمی كرد، جز آنكه مرهمى بر دل آزرده او نهاده می شد. گاه پیش از آنكه مستمندى اظهار احتیاج كند و عرق شرم بریزد، احتیاج او را برطرف می ساخت و اجازه نمی داد رنج و مذلت سؤال را بر خود هموار سازد!
«سیوطى» در تاریخ خود می نویسد: «حسن بن على» داراى امتیازات اخلاقى و فضائل انسانى فراوان بود، او
شخصیتى بزرگوار، بردبار، باوقار، متین، سخى و بخشنده، و مورد ستایش مردم بود.(2)
امام مجتبى (ع) گاهى مبالغ توجهى پول را، یكجا به مستمندان می بخشید، به طورى كه مایه شگفت واقع می شد. نكته یك چنین
بخشش چشمگیر این است كه حضرت مجتبى (ع) با این كار براى همیشه شخص فقیر را بى نیاز می ساخت و او می توانست با
این مبلغ، تمام احتیاجات خود را برطرف نموده و زندگى آبرومندانه اى تشكیل بدهد و احیاناً سرمایه اى براى خود تهیه نماید
. امام روا نمی دید مبلغ ناچیزى كه خرج یك روز فقیر را بسختى تأمین می كند، به وى داده شود و در نتیجه او ناگزیر گردد
براى تامین روزى بخور و نمیرى، هر روز دست احتیاج به سوى این و آن دراز كند
روزى عثمان در كنار مسجد نشسته بود. مرد فقیرى از او كمك مالى خواست. عثمان پنج درهم به وى داد. مرد فقیر گفت: مرا نزد كسى راهنمایى كن كه كمك بیشترى به من بكند. عثمان به طرف حضرت مجتبى و حسین بن على (ع) و عبدالله جعفر، كه در گوشه اى از مسجد نشسته بودند، اشاره كرد و گفت: نزد این چند نفر جوان كه در آنجا نشسته اند برو و از آنها كمك بخواه.
وى پیش آنها رفت و اظهار مطلب كرد. حضرت مجتبى (ع) فرمود: از دیگران كمك مالى خواستن، تنها در سه مورد رواست: دیه اى (خونبها) به گردن انسان باشد و از پرداخت آن به كلى عاجز گردد، یا بدهى كمر شكن داشته باشد و از عهده پرداخت آن برنیاید، و یا فقیر و درمانده گردد و دستش به جایى نرسد. آیا كدام یك از اینها براى تو پیش آمده است؟ (3)
گفت: اتفاقاً گرفتارى من یكى از همین سه چیز است. حضرت مجتبى (ع) پنجاه دینار به وى داد. به پیروى از آن حضرت، حسین بن على (ع) چهل و نه دینار و عبدالله بن جعفر چهل وهشت دینار به وى دادند.
حضرت مجتبى (ع) در «مدائن» سخنرانى جامع و مهیجى ایراد نمود و طى آن چنین فرمود:...هیچ شك و تردیدى ما را از مقابله با اهل شام باز نمی دارد. ما در گذشته به نیروى استقامت و تفاهم داخلى شما، با اهل شام می جنگیدیم، ولى امروز بر اثر كینه ها اتحاد و تفاهم از میان شما رخت بر بسته، استقامت خود را از دست داده و زبان به شكوه گشوده اید. وقتى كه به جنگ صفین روانه می شدید دین خود را بر منافع دنیا مقدم می داشتید، ولى امروز منافع خود را بر دین خود مقدم می دارید. ما همان گونه هستیم كه در گذشته بودیم، ولى شما نسبت به ما آن گونه كه بودید وفادار نیستید...
فقیر موقع بازگشت، از كنار عثمان گذشت. عثمان گفت: چه كردى؟ جواب داد: از تو پول خواستم تو هم دادى، ولى هیچ نپرسیدى پول را براى چه منظورى می خواهم؟ اما وقتى پیش آن سه نفر رفتم یكى از آنها (حسن بن على) در مورد مصرف پول از من سوال كرد و من جواب دادم و آنگاه هر كدام این مقدار به من عطا كردند.
عثمان گفت: این خاندان، كانون علم و حكمت و سرچشمه نیكى و فضیلتند، نظیر آنها را كى توان یافت؟(4)
تهیه وتنظیم :روابط عمومی شهرداری
منبع..آوینی